مبانی فقه شیعه ۱ - قرآن
مورد دومی که ایشان مطرح کرده است، اما به نقد آن نپرداخته است موضوع پایه های اصلی فقه شیعه است که عبارتند از:
۱ - قرآن ۲- سنت ۳ - اجماع ۴ - عقل
ایشان دو مورد ۵ - « روایات » و ۶ - « تفسیر » را از قلم انداخته اند که در پایان این نوشتار به آن ها هم می رسیم.
۱ - قرآن
ایشان نوشته اند احکام ثابت و متغیر پایه ی اصلی فقه شیعه است اما همانجا نوشته است:
«. البته این که احکام ثابت کدامند و احکام متغیّر کدام و معیار ثابت و متغیر چیست، آرای متفاوتی عرضه شده و میشود »
یعنی اصل قضیه مورد پرسش است. برای جواب به این پرسش که کدام احکام ثابت و کدام متغیرند خود قرآن بهترین مرجع است که همه ی فقهای مربوطه نظر قرآن در مورد احکامش را فراموش کرده اند. آیه های مربوطه بقرار زیرند:
2 - سوره 6 - انعام – آیه 59
عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ ﴿۵۹﴾
کلیدهاى غیب تنها نزد اوست جز او [کسى] آن را نمىداند و آنچه در خشکى و دریاست مىداند و هیچ برگى فرو نمىافتد مگر [اینکه] آن را مىداند و هیچ دانهاى در تاریکیهاى زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است (۵۹
3 - سوره 12 – یوسف – آیه 2
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲
ما آن را قرآنى عربى نازل کردیم باشد که بیندیشید (۲)
4 – سوره 22 – حج – آیه 16
کَذهَلِکَ أَنزَلْنَاهُ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یُرِیدُ ﴿۱۶﴾
و بدین گونه [قرآن] را [به صورت] آیاتى روشنگر نازل کردیم و خداست که هر که را بخواهد راه مىنماید (۱۶)
5 - سوره 16 – نحل – آیه 89
یَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ﴿۸۹
و [به یاد آور] روزى را که در هر امتى گواهى از خودشان برایشان برانگیزیم و تو را [هم] بر این [امت] گواه آوریم و این کتاب را که روشنگر هر چیزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل کردیم (۸۹)
6 - سوره 41 – فصلت – آیه 44
لَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِیًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آیَاتُهُ أَأَعْجَمِیٌّ وَعَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى أُوْلَئِکَ یُنَادَوْنَ مِن مَّکَانٍ بَعِیدٍ ﴿۴۴﴾
اگر [این کتاب را] قرآنى غیر عربى گردانیده بودیم قطعا مىگفتند چرا آیههاى آن روشن بیان نشده کتابى غیر عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواین [کتاب] براى کسانى که ایمان آوردهاند رهنمود و درمانى است و کسانى که ایمان نمىآورند در گوشهایشان سنگینى است و قرآن برایشان نامفهوم است و [گویى] آنان را از جایى دور ندا مىدهند (۴۴)
7 – سوره 16 – نحل – آیه 103
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُّبِینٌ ﴿۱۰۳
و نیک مىدانیم که آنان مىگویند جز این نیست که بشرى به او مىآموزد [نه چنین نیست زیرا] زبان کسى که [این] نسبت را به او مىدهند غیر عربى است و این [قرآن] به زبان عربى روشن است (۱۰۳)
8 - سوره 26 – شعرا – آیه 198
وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ﴿۱۹۸﴾
و اگر آن را بر برخى از غیر عرب زبانان نازل مىکردیم (۱۹۸)
این آیات روشن می کنند که :
بنابراین موضوع اصلی این نیست که کدام احکام ثابت و کدام متغیرند بلکه موضوع اصلی این است که این احکام برای جامعه ی عربستان آن موقع بوده است و نه حتا عربستان امروز.
موضوع احکام ثابت و متغیر فقه - که بنا بر نوشته ی ایشان محل اختلاف هم هستند - در واقع دکانی است برای ولایت فقها تا با فتواهای گوناگون بر زندگی مردم - از تولد تا مرگ - مسلط باشند.
به این ترتیب اولین پایه فقه شیعه برای فتواهای فقها توسط خود قرآن زیر سئوال می رود . زیرا ففهای شیعه می خواهند بر مبنای احکامی فتوا صادر کنند که این احکام مربوط به جامعه عربستان ۱۴۰۰ سال پیش بوده است.
ادامه دارد.
———————————————-
مطلب مرتبط :
نگاهی به حقوق بشر و احکام اجتماعی اسلام ( ۱ )
http://tarikhroze4.blogsky.com/1395/04/28/post-48