گام های تاریخ

اجتماعی - تاریخی

گام های تاریخ

اجتماعی - تاریخی

آیا مردم ایران وابستگی خود را به حکومت بریده اند؟ (۴ )

 


ب - نقش نو اندیشان دینی. 


نو اندیشان دینی مربوط به امروز نیستند. از همان زمانی که روحانیت سنتی می کوشید زمام زندگی همه مردم را در اختیار کامل بگیرد در برابر سخت گیری هایش ، گروهی دیگر از اهل دین، در برابرش موضع گیری کردند و دین سهل و ممتنع را تبلیغ می کردند که البته چون با منافع روحانیت سنتی در تضاد بود، از طرف روحانیت بشدت طرد می شدند.


 این گروه ها در طول  تاریخ ما بنام عرفا، دراویش، صوفی و … نامیده شده اند که تعدادشان هم کم نیست. 


اما هر دو گروه در پیوند دادن مردم به دین نقش بسیار مهمی داشته اند و امروز نیست در این پیوند دادن شریکند. 


حتا این دین خویی در گروه های سیاسی با صطلاح مارکسیست لنینیست نیز دیده می شود. یکی که با فدائیان خلق نشست و برخاست داشته است می گفت بعضی شان وقتی از جایشان بلند شوند، دست به زانو گرفته  و می گویند : یا ژوسف! بجای یا علی گفتن!


دین خویی به روش نواندیشان دینی نیز از سوی دیگر ما را در چنبره خود گرفته است که نوع تازه اش از تفسیر ارتباط ایه های قران با علوم تجربی در جامعه ما حضور دارد. این ارتباط دادن از مهندس بازرگان و دکتر سحابی شروع و با شریعتی در زمینه مسائل اجتماعی و سیاسی گسترش یافته است. 


اینان به نوعی از آیات استناد می کنند که مطابق سلیقه شان باشد و بیشتر تحصیل کرده های دانشگاهی ما را در بر گرفته است. در حالی که می خواهند جمهوری اسلامی مشکلات کشور را با روش علمی حل و فصل کند، برای نظر خود یک آیه هم از قران یا یک روایت هم نقل می کنند. 


هر دو گروه و پیروانشان بجز جمهوری اسلامی نمی توانند بیاندیشند. اگر می توانستند به ایات و روایان هزار و چند ساله استناد نمی کردند. تعداد اینان بسیار هم زیادند بویژه در بین افراد بالای چهل سال.


این نوع تفکر در ادبیات و هنر ما که چندان هم با روحانیت سازش ندارد، نیز بسیار دیده می شود. برای نمونه اگر به « مستند شرقی غمگین » گوش کنید، فریدون فرخزاد به روشنی از علاقه اش به امامان شیعه و از جمله علی بن ابیطالب حرف می زند. همچنین  فروغ فرخزاد در شعر » کسی که مثل هیچکس نیست »  می گوید:


کسی می آید

صوتش از صورت امام زمان هم روشنتر


روحانیت سنتی و نیز نواندیشان دینی از آدم هایی مانند فریدون و یا فروغ  فرخزاد نه تنها خوشش نمی اید، بلکه اینها را افراد ناباب معرفی می کنند. اما واقعیت این است که اینان مانند دیگران غرق در درون فرهنگی بوده اند که روحانیت و از طریق عرفا، صوفی ها، دراویش و گونه های  بسیار نواندیشان دینی در درازای سده های تاریخی در بین مردم رواج داده اند. 


و صد البته روحانیت سنتی از این دستاوردها استفاده می کند و آن را برای ادامه نفوذ مذهبی خود مفید می داند هر چند بظاهر مخالف این افراد و این تفکر باشد. نمونه ای از خانم هایده را گوش کنید:


یادم هست که ایشان شعر « علی از همای رحمت » را خوانده بود و در یک گفتگوی رادیویی، مجری از ایشان خواست که ان را دوباره بخواند و ایشان گفت:


امشب مشروب خورده ام و نمی توانم این شعر را بخوانم. حالا به استفاده روحانیت سنتی از این گفتگو گوش کنید که چه داستانی ساخته است:



https://www.aparat.com/v/oAwWG/



می بینیم هر چه ناف مردم را به نمادهای مذهبی و دین وصل کند، مورد استقبال روحانیت سنتی که سود برنده اصلی است، مورد استقبال قرار می گیرد.


بنابراین هر چه مردم را به گونه ای به دین، مذهب، نمادهای مذهبی وصل کند، باعث خوشحالی جمهوری اسلامی می شود حتا اگر این اندیشه ها و نمادها بظاهر مخالف جمهوری باشند! مانند همین نواندیشان دینی از هرگونه اش! 


این هم یک توضیح ساده با عکس :


https://t.me/Fatikommando/38014



دین خویی، مذهب گرایی از هر نوعش که باشد، دست آخر منافعش توی جیب روحانیت سنتی اش می رود.


این دین خویی پس از اسلام، سه بار روحانیت را بر مردم حاکم کرده است:


نخستین آن به حکومت رسیدن صفویه است که با عشق علی اما با فرمان اسماعیل ولی الله حکومت در ایران را بدست روحانیت شیعه سپرد. حتا تعداد روحانیت برای حاکمیت صفوی کم بود که از روحانیت شیعه لبنان وارد کردند مانند شیخ کرکی!! و این قدرت روحانیت با استفاده از دین خویی مردم همچنان بدیلی بود در برابر سلسله های پس از صفویه تا زمان مشروطیت .


دومین اش حکومت مشروطه است . در متمم قانون اساسی، این اصل وارد شد که همه ی مصوبات مجلس باید مطابق شرع  و شیعه اثنی عشری باشد! و مشروطیت را به دو بند به استبداد متصل کرد: 


بند اول همه ی مصوبات مجلس می بایستی به امضای شاه می رسید و گرنه به اجرا در نمی امد و دومین اش همین بند وابستگی قوانین به شرعیت اسلامی و شیعه اثنی عشری بود.


سومین اش همین حکومت جمهوری اسلامی است که روحانیت با استفاده از همین دین خویی  تلاش همه گروه ها و اقشار را به نفع خود مصادره کرد که همه امروز گرفتارش هستیم.


مگر نتیجه شرکت همگان با تفسیرهای متفاوت از دین  در براندازی سلطنت به رهبری خمینی نتیجه اش غیر این شد؟




نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.