گام های تاریخ

اجتماعی - تاریخی

گام های تاریخ

اجتماعی - تاریخی

سال نو !



سالی که گذشت از دو دیدگاه مختلف چنین بود :

 

https://t.me/gozaresh1395/6697


تا  نظر شما چه باشد!


سالی که گذشت، در اواخر سال سه اتفاق بزرگ هم داشت :


۱-   پنهان کاری و  دروغگویی حکومت جمهوری اسلامی به مردم ایران در مورد بیماری کرونا!


۲- نادانی فقها در مورد قرنطینه شهر قم و باز نگهداشتن مکان های زیارتی ، چشم مردم را به فریبکاری های آنان بازتر کرد.


۳ - همیاری مردم وقتی که مطمئن شدند واقعا این بیماری وجود دارد و سلامت همه را تهدید می کند. این همیاری که همچنان ادامه دارد، نشان توان مردم در برپا نگهداشتن زندگی جامعه ایرانی است. 


این همیاری در سال نو بر همگان مبارک باد.    



فاجعه بی اعتمادی !


رهبری که به نظامش اعتماد ندارد!!!

فاجعه  ویروس کرونا که تا بحال جان بیش از تعداد زیادی از ایرانیان  را گرفته است را باید از شخص رهبر شروع کرد.

اطلاعات جمهوری اسلامی پیش از اسفند ماه از فاجعه کرونا با خبر بوده است. 

به همین دلیل شخص رهبر  یک هفته پیش از اسفندماه در قرنطینه بوده بگونه ای که به هیچ مداحی اجازه نزدیک شدن به وی نداده اند که مبادا ویروس کرونا گریبانش را بگیرد. 


اما همین رهبر اعلام می کند داستان کرونا را یک روز پیش از انتخابات درست کردند تا مردم در انتخابات حاضر نشوند!

این جناب رهبر،که مجبور شده است قرنطینه شود:

به دستگاه اطلاعاتی خودش اعتماد ندارد 

و:

به مردم خیال پردازی های خودش را گفته است . 

نتیجه این بی اعتمادی و دروغگویی را نه شخص رهبر که مردم ایران می پردازند.

چگونه مردم می توانند به نظامی اعتماد کنند که : 

رهبرش - سیاست گذارش - به این نظام بی اعتماد است!

و:

رهبرش - سیاست گذارش - به مردمش دروغ می گوید!! 

نتیجه این می شود که شایعات قدرتمند تر از درخواست های مسئولان حکومتی عمل می کنند:


یکی می گوید بازداشتی های آبان ماه را اعدام می کنند و بنام  کرونا دفن می کنند.

یکی می گوید به این بهانه می خواهند نوروز را لغو کنند 

یکی می گوید می خواهند داستان ساقط کردن هواپیمای مسافربری را از یاد ببرند 

یکی می گوید می خواهند داستان آبان ماه را از یاد ببرند..

یکی  می گوید دارند یک غلطی می کنند که مردم را می خواهند خانه نشین کنند

به همین علت ها  بیشتر مردم به توصیه های بهداشتی و عدم ارتباط با دیگران توجه نمی کنند، به مهمانی می روند، به سفر می روند و با خود ویروس کرونا را به سراسر کشور گسترش می دهند. 


آگر جمهوری اسلامی می توانست همان اعتماد ۹۸٪ را حفظ کند، آیا مردم به این همه بلایا دچار می شدند؟

ابلهانه  است فکر کنیم دست اندرکاران جمهوری اسلامی عمدا آن اعتماد ۹۸٪ را از بین بردند، این ویژگی نظام های غیر انسانی است که به چنین بی اعتمادی دچار می شوند و مردم را به بلاهای گوناگون می اندازند. 

بلای بعدی چیست؟ فاجعه اقتصادی و مرگ و میر از گرسنگی! که حاصل تعطیل شدن بیشتر فعالیت های اقتصادی است !

این هشدار آقای دکتر محمد علی موحد استاد پیشین دانشکده حقوق را جدی بگیریم :


https://t.me/gozaresh1395/6667

ونیز این هشدار این حاجیه خانم قمی را گرچه با طنز سخن می گوید: 

https://t.me/RahbordChannel/1624

نباید به امید حکومت نشست که چاره ای یابد، دست به زانوان خودمان بگیریم و نانمان را قسمت کنیم تا  مرگ از گرسنگی  - پس از کشتار توسط کرونا حاصل بی اعتمادی  - را به حداقل برسانیم. 


لیبرالیسم!



لیبرالیسم چیست و چه ویژگی هایی دارد؟ 

رابطه لیبرالیسم و نئولیبرالیسم چیست ؟

آیا هر حکومت بی قانون نئولیبرالیسم است ؟


پاسخ این پرسش های مهم در بزنگاه تاریخی ما را از دکتر عطا هودشتیان بشنوید؛


https://t.me/gozaresh1395/6663


زنده باد امپریالیسم ( ۲ )


مبارزه بر علیه امپریالیسم!


هجوم امپریالیسم به سرزمین های دیگر، خواه ناخواه مخالفت ها و مقاومت هایی را در برابرش بوجود آورد.

این مخالفت ها بیشتر شکل نظامی داشت وجنگ های رهایی بخش را بوجود آورد.                                                          

شاید یکی از اولین ها این جنگ های ضد استعماری، جنگ های داخلی استقلال امریکا از انگلیس بود در قرن ۱۸ که استقلال امریکا را در سال ۱۷۷۶ در پی داشت.                                                                                                           

البته در آن زمان هنوز مقوله امپریالیسم برای سرمایه داری بکار نرفته بود، اما جنبش سپس جنگ استقلال امریکا از انگلیس در واقع جنگ رهایی بخش یک کشور تازه تاسیس بود در برابر یک کشور قدیمی که در جهت رشد سرمایه داری اش به جهانگشایی پرداخته بود.

        

بیشتر مخالفت ها و مقاومت ها با نفوذ کشورهای عمده سرمایه داری در قرن بیستم شکل گرفت بویژه از زمانی که لنین نظریه سوسیالیستی را برای رهایی یک کشور عقب مانده مانند روسیه بکار گرفت. 


چگونه ؟ او معتقد شد که بر خلاف نظر مارکس مبارزه طبقاتی کارگران در کشورهای سرمایه داری بجایی نمی رسد ، مگر این که :


۱ - سرزمین های تحت نفوذ امپریالیسم به استقلال برسند تا منبع اصلی تغذیه سرمایه داری از بین برود. 


۲- می شود در سرزمینی که حکومتش رو به زوال است، و هنوز امپریالیسم آنجا را زیر سلطه خود نکشیده، ابتدا یک حکومت سوسیالیستی ایجاد کرد و آن را مرکزی کرد برای مبارزه با امپریالیسم.


وی با این اندیشه، توانست با شاخه ای از حزب سوسیال دموکرات روسیه، بنام حزب بلشویک قدرت حکومتی را تصرف و اولین حکومت سوسیالیستی جهان را پایه گذاری کند. 


جهان دو قطبی !


از آن زمان جهان به دو بخش تقسیم شد: 


جهان سرمایه داری ( امپریالیستی )  و جهان سوسیالیستی!


جهان امپریالیستی شامل کشورهای سرمایه داری مادر مانند اروپای غربی، امریکا و حکومت های هم پیما نشان در کشورهای عقب مانده بودند!


جهان سوسیالیستی به مرکزیت اتحاد جماهیر شوروی بود باضافه هر کشوری و هر حزبی در جهان که علیه نفوذ سرمایه داری غرب در کشورشان مخالفت می کرد!


و این شد یک رسم سیاسی در بین همه جوامع:

 

یا همدست امپریالیسم است اگر همدست شوروی نبود!!


 یا 


همدست شوروی است اگر همدست امپریالیسم نبود!!


و در کشور ما هم چنین شد!!


حکومت های محلی هر کشور هم ازاین قاعده پیروی می کردند: 


یا موافق حکومت است یا مخالف! و مخالف باید سرکوب می شد بهر شکل ممکن!


اگر حکومت موافق با غرب بود، مخالف به عنوان کمونیست و یا همدم کمونیست سرکوب می شد. همان کاری که در مورد دکترمصدق در سال ۱۳۳۲ روی داد. 


اگر موافق با شرق بود، مخالفان و منتقدان به عنوان دست نشاندگان امپریالیسم سرکوب می شدند!همان کاری که پس از لنین در کشور شوراها انجام شد!


در این بین روحانیت در همه جا علیه تمایلات سوسیالیستی بود و در این مورد همدم و همرای امپریالیسم!


وای به جنبشی که مستقل از این سه بود مانند سیاست موازنه منفی مصدق که روحانیت هم مخالفش بود. 


این وضعیت تا زمانی که کشوری بنام اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت، ادامه یافت.


زنده باد امپریالیسم !!


چنین سخنی شاید برای بسیاری شگفت آور باشد. اگر چه چنین حرفی براساس شرایط جامعه و کشور خودمان مطرح می شود، توجه به واقعیت های جهان کنونی نشان می دهد این نه تنها یک شعار، بلکه در عمل همه آن را به روش های گوناگون بکار گرفته اند و از مزایای مثبت آن استفاده می کنند.  


در این مورد نگاهی است به:


 1- سابقه استعمار و امپریالیسم در کشور خودمان و تاثیرات آن. 


 ۲ - شعار مرگ بر امریکای جمهوری اسلامی که همچنان پایه سیاسی آن را تشکیل می دهد.


۳- رویکرد مردم کشورمان به کشورهای پیشرفته دنیا که شامل همان امریکای جهانخوار است و نیز انگلیس پیر استعمار و دیگر همدستانشان.


۴- توجهی است به کشورهای جهان که از امپریالیسم استقبال  و از مزایای ان استفاده  کردند. 


 امپریالیسم چیست؟  


امپریالیسم از واژه « امپراتور » آمده و به معنی تسلط جویی است. ولی اگر چه امپراتوران در طول تاریخ همیشه  تسلط جو بوده اند، اما کار آنان زیر اصطلاح امپریالیسم قرار نمی گیرد و آنان را نمی توان امپریالیست نامید مانند شاهنشاهیان ایران یا امپراطوران رم یا فرمانروایان چین و مصر. 


چون : 


۱- این اصطلاح اولین بار توسط هابسون در اواخر قرن نوزده در انگلستان بکار برده شد سال ۱۸۹۰ میلادی وبعد هم توسط لنین رهبر انقلاب بلشویکی روسیه. 


۲- هابسون این اصطلاح را برای سرمایه داری اروپا وانگلیس بکار برد که کارشان سلطه بر جهان برای بدست آوردن مواد خام مورد نیاز صنایعشان و نیز بازار فروش بود. 


۳- در زمان امپراتوران قدیم، هدف آنان گسترش وسعت سرزمینشان بود، اما در دوران امپریالیسم اصل داستان بر می  گردد به تامین مواد خام ارزان قیمت و افزایش سرمایه   .اگر هم تصرف سرزمین انجام می شود فقط برای این منظور است نه این که به وسعت سرزمینشان بیفزایند. 


نمونه های تاریخی : 


۱ - برای تامین مواد خام می توان از اولین قرار داد نفتی ایران و انگلیس نام برد. این قرارداد در سال ۱۲۸۰ هجری شمسی برابر ۱۹۰۰ میلادی بسته شد.


۲ - برای تامین مواد خام که منجر به تصرف سرزمین را می توان از هندوستان نام برد.

 

ابتدا کمپانی هند شرقی برای گرفتن امتیازاتی با پادشاه هندوستان قرار دادهایی بست، سپس دولت انگلیس به تشویق وفشار سرمایه دارانش برای تامین کامل نیازهای خود به تصرف هندوستان دست زد. 


با توجه به زمان کاربرد اصطلاح امپریالیسم و نیز علت هایی که مربوط به رشد سرمایه داری در اروپا بود، این اصطلاح فقط پس از این دوران قابل اعتنا است نه برای کشورگشایان پیش از دوران سرمایه داری. 


البته هم در دوران استعماری،سپس امپریالیستی، کشورهای سرمایه داری از هیچ کوششی برای تصرف مواد خام و نیز بازار فروش در کشورهای دیگر خودداری نکردند بگونه ای که باید به بسیاری از این کوشش ها، جنایت نام نهاد. 


توجه مهم: 


۱ - منظور از سرمایه داری، پول داری نیست! منظور آن نظام اقتصادی است که بر پایه تولید بنا شده است نه  مانند سرمایه داری بازار ایران که کارش  فقط  خرید و فروش و دلالی است و هیچگونه تجربه و تخصصی در تولید سرمایه داری ندارد. 


۲ - سرمایه دار بازاری یا صنعتی هر دو در پی سود بیشترند، اما : 


الف - سرمایه داری بازاری به دنبال سود بیشتر در زمان کوتاه است که  از خرید و فروش و دلالی و احتکار بدست می آید مانند بازار سنتی ایران  که عمرش همسن تاریخ ایران است.


ب - سرمایه داری نظام سرمایه داری، سود را از تولید و ابتکارات در تولید بدست آورده  که به زمان بیشتر و محیط امنی نیاز دارد و سیستم توزیع و بازار در مجموع پیرو آن است. 


پیشتر ویژگی های سرمایه بازاری ایران در آینجا مطرح شده است: 



http://hazer11.blogfa.com/post/107


در این نوشتار نگاهمان به نظام سرمایه داری است نه نظام سرمایه بازاری!