گام های تاریخ

اجتماعی - تاریخی

گام های تاریخ

اجتماعی - تاریخی

در خواست گنگ!



درخواست شماری از فعالان سیاسی و حقوق بشر ایران برای اصلاحات ساختاری

شماری از فعالان سیاسی، مدنی و حقوق بشر در ایران با انتشار بیانیه‌‌ای در سالگرد انقلاب خواستار اصلاحات ساختاری در حکومت شدند.

آنها در این بیانیه نوشته‌اند "درس نخست ما از تاریخ چهل سال گذشته و تجربه "انحراف از انقلاب به ارتجاع"، ضرورت توجه به مقوله‌ی آزادی‌ها و حقوق طبیعی، انسانی و مدنی، ارج‌شناسی دیگری، تساهل و تسامح نسبت به تکثر و تنوع فکری و اعتقادی است و نیز حرمت و رعایتِ حقوق اقلیت‌ها، مخالفان، فعالان مدنی و دگراندیشان و رفع انواع تبعیض‌های سیاسی، مذهبی-عقیدتی، قومی-زبانی، اجتماعی-طبقاتی، و جنسیتی".

تمامی اینها فعلا درحد آرزو و آرمان است زیرا که هم اکنون با ازسرگیری مجدد سیاست نظارت و تنبیه، شنود و فیلترینگ و پارازیت و حبس و حصر و حلق‌آویزکردن و... بویژه در مناطق دور از مرکز و استان‌های مرزی کشور و شیوه‌های برخوردِ سرکوبگرانه رسمی و سازمان یافته با مخالفان در درون و بیرون مرزها (که آخرین نمونه آن در ماجرای اتهامات تروریستی متوجه دیپلماسی کشور شدهاست)، همه و همه از علائم هشداردهنده برگشت به گذشته تاریک و نه بازگشت به عدل و قانون بشمار می‌آیند.

نویسندگان این بیانیه همچنین گفته‌اند برای پرهیز از فروپاشی و سقوط و فرونیفتادن در ورطه "ارتجاع و واپسگرایی" و "بنیادگرایی و محافظه‌کاریِ قهقرایی"، باید راه "اصلاحگری اساسی و ساختاری" را در پیش گرفت.

گذار از دو گانگی دین و دولت و پیش گرفتن راه توسعه پایدار و انسانی و متوازن و همچنین تنش‌زدایی از جمله دیگر پیشنهادهای نویسندگان بود.

احسان شریعتی، علیرضا رجایی، علیرضا علوی تبار، عبدالله مومنی، سعید مدنی و ابوالفضل قدیانی از دیگر امضاکنندگان این بیانیه هستند.

https://www.bbc.com/persian/live/iran-56006945?ns_mchannel=social&ns_source=twitter&ns_campaign=bbc_live&ns_linkname=6023ebc4a18b7802e53a2333%26%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%20%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86%20%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C%20%D9%88%20%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82%20%D8%A8%D8%B4%D8%B1%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA%20%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%262021-02-10T14:50:05.043Z&ns_fee=0&pinned_post_locator=urn:asset:291e26d1-26d2-4b28-93d2-d7e66cedd411&pinned_post_asset_id=6023ebc4a18b7802e53a2333&pinned_post_type=share



در این بیانیه گفته نشده:

۱ - اصلاحات ساختاری ، یعنی اصلاح چه بخش از ساختار حکومتی:

اصلاح همین قانون اساسی ؟

الف - حذف نظارت استصوابی ؟

 ب - حذف ولایت فقیه ؟

پ - حذف شورای نگهبان؟ 

ت - حذف مذهب از قانون اساسی؟


۲ - تغییر قانون اساسی بر اساس بیانیه حقوق بشر؟ 

همچنان که هم حرف های حکومت بی سر و ته  و ناروشن است. این آقایان اصلاح طلب هم ناروشن حرف می زنند و نمی گویند منظورشان چیست؟

چرا چنین اند؟ 

هم سرشتی با بنیان های اصلی همین حکومت؟ 


تا  هنگامی که فعالان سیاسی و مدنی حرفشان را روشن و با صدای بلند نگویند، راه بجایی نخواهند برد! و مردم به سخنان دو پهلو و یا چند پهلوی آنان که به انواع مختلف قابل تفسیرند، اعتماد نمی  کنند.

 

مگر نه این که خمینی بطور دو پهلو قول و قرارهایی گذاشت اما وقتی به قدرت رسید همه را به بهانه های  مختلف و تفسیر های مختلف زیر پا گذاشت و این شد که می بینیم. 

نگاهی به پشت، رو به آینده!


بررسی روزنامه ها در روزهای انقلاب ۱۳۵۷


در بر رسی پیشین:

https://t.me/gozaresh1395/8935


دیده شد که برای روز اربعین راه پیمایی بزرگی تدارک شده بود با  امضای « جامعه روحانیت » یعنی هیچ حزب، سازمان و گروه دیگری در تدارک آن راه پیمایی شرکت نداشته است!

          

 کیهان شماره ۱۰۶۱۷، ۳۰ دیماه ۱۳۵۷ برابر با ۲۱ صفر یعنی یک روز پس از راه پیمایی اربعین است. در پایان آن، قطعنامه ای صادر شده است.


نکته جالب این شماره کیهان اختلاف بین تیتر صفحه اول روزنامه و عنوان اصلی قطعنامه است:

در صفحه اول آمده است:


ما خواهان « جمهوری آزاد اسلامی  » هستیم


در صورتی که مطالب مهم اصل قطعنامه درصفحه سوم چنین اند:

 

۲- ماخواهان برقراری حکومت جمهوری اسلامی در ایران هستیم.


۳- مااز ایشان - ایت الله خمینی ۰ در خواست می کنیم هرچه زودتر شورای انقلاب و حکومت موقت را معرفی کنند تامقدمات مراجعه به آرای عمومی را برای تعیین آینده ایران فراهم سازند.


۶- قیام و مبارزه اسلامی ملت ایران، ماهیت اسلامی داردهمه قشرها و گروه های آزادی خواه را از اختلاف و پراکندگی برحذر می دارد.

 

۸- مبارزه ملت ماتا پیروزی نهایی و استقرار حکومت عدل اسلامی ادامه خواهد یافت

https://t.me/gozaresh1395/8954


نکات چشم گیر: 


الف - چرا روزنامه کیهان واژه « آزاد » را به « جمهوری اسلامی» افزوده است؟ به  قصد فریب مردم یا یک خیالبافی های سیاسی  بوده است؟ 


ب- قطعنامه به طور روشن می گوید:


بند ۲ - ما خواهان « برقراری جمهوری اسلامی » هستیم!


بند ۳ - با این که در بند ۲ حکومت آینده را مطرح می کند، در عین حال خواستار مراجعه به آرای عمومی است تا آینده ایران را تعیین کند!


اگر خواسته آن راه پیمایان « برقراری جمهوری اسلامی » بوده، چه نیازی به آرای عمومی بوده؟ مگر آن که حرف از نوعی دیگر از حکومت هم در میان بوده باشد.

     

بند ۶ - همه قشرها و گروه های آزادی خواه را از پراکندگی بر حذر می داند!


یعنی  همه احزاب، سازمان ها و گروه هایی که زیر پرچم روحانیت ممکن است نباشند یا نیایندبر حذر باشند » . حتا آنها که در مسلمانی شان شکی وجود نداشته است مانند نهضت آزادی یا سازمان مجاهدین خلق! یا مسلمانان مبارز


 بند ۶ دیگران را تهدید می کند که در برابر طرح « برقراری جمهوری اسلامی »  طرح دیگری را برای حکومت آینده ایران پیش نکشند!

در واقع آن رفراندم برای تعیین  آینده ایران، می خواسته مشتی باشد بر دهان آنهایی که بجز برپایی « جمهوری اسلامی » فکر می کردند. 


اگرچه همه ی احزاب و سازمان های سیاسی در آن راه پیمایی  « حضور جسمی » داشتند، اما نه در سازمان دهی آن شرکت داده شده بودند - چون ظاهرا در برابر روحانیت وزنه ای بحساب نیامده بودند - و نه در تنظیم قطعنامه که هیچ ، بلکه توسط این قطعنامه تهدید هم شده بودند. بااین وجود:


همه ی این احزاب و سازمان ها چنان گرم رفتن شاه بودند، که هرگز به چنین قطعنامه ای توجه نکردند و  اعتراضی نکردند که اگر:


روحانیت آینده آیران را به رفراندم وامی گذارد، چرا از هم اکنون « جمهوری اسلامی » را فریاد می زند و دیگران را تهدید می کند که مبادا جز این بگویید. 


سکوت احزاب و سازمان ها در آن روزها، نتایج امروز را بار آورد، هنوز هیچکدام به سکوت خود در برابر آن قطعنامه اعتراف نکرده و آن را به نقد نکشیده اند.


هنوز هیچ کدام به این نکته انگشت نگذاشته اند که چرا با همه ی ادعاهای مبارزاتی ،  چنان وزنی نداشتند تا بتوانند در آن روزهاسهمی داشته  و حقوق اجتماعی خود را مطرح کنند.


در واقع این حالت مربوط می شد:


۱- توهم ناتوانی روحانیت در کنترل انقلاب. بسیاری از اینان فکر می کردند که روحانیت صاحب تشکیلات سیاسی مناسب برای اداره کشور نیست، ولی یادشان رفته بود که نهاد روحانیت، یکی از کهن ترین نهادهای جامعه ایران است که پیش از زرتشت در جامعه حضور داشته و در زمان ساسانیان صاحب قدرت بوده به گونه ای که شاه بدون آنان توانایی چندانی نداشته است.


سلسله مراتب روحانیت - در هر زمان بنام هر دین یا مذهبی - در طول تاریخ بزرگترین تشکیلات را در بین توده مردم ایجاد کرده بود. 

با این که می دیدند در روزهای گرم سرنگونی حکومت پهلوی روحانیت چگونه توانسته بود : 


آنها را از متن به حاشیه براند و برای برگزاری راه پیمایی نیازی به امضای آنان ندیده بود که هیچ ،


 در قطعنامه پایانی نیز، نه تنها جایی برایشان نگذاشته، بلکه انها را از هرگونه ابراز نظر جداگانه برحذر داشته بود


با وجود همه ی این نشانه های روشن از آینده، توهم ناتوانی روحانیت در اداره امور کشور، همراه با هیجان واژگونی سلطنت نمی گذاشت موقعیت خود و آینده را دریابند،.

 

ب - دومین عامل مهمتر این بود که خود این احزاب و سازمان ها از این که چه حکومتی باید برسر آید و چگونه باید بر سر کار آید، دورنمایی نداشتند و هر کس سنگ خود را به سینه می زد و البته هیچکدام به دنبال یک حاکمیت دموکرات نبودند!

بلکه هریک به فکر حکومت خود بودند. این موضوع پیشتر در اینجا توضیخ داده شده است: 

https://t.me/gozaresh1395/8627


غافل از این که حکومت عملا در دست روحانیت است. زیرا او بود که رهبری تظاهرات و انتشار قطعنامه ها را به نفع خود انجام می دهد، هنگامی به خود آمدند که دیر شده و روحانیت توان سرکوب را در دست داشت. 


این ها موضوعاتی است که در هر مبارزه اجتماعی اگر توسط مردم و نهادهایشان - انجمن های محلی. احزاب، سازمان های سیاسی. … نادیده گرفته شوند و به آنچه برایشان دیکته می شود، بی توجه باشند؛ همین می شود که شده!

 

هشدار: 


عملکرد روحانیت و حکومت اسلامی در این ۴۲ سال،  اعتماد مردم را به این نهاد کاملا از بین برده است. اگر کسی امروز بکوشد ، در هر لباسی با هر نوع جریان سازی و هر اندیشه ای، اعتماد مردم را به این نهاد جلب کند، باید بدانیم از این کار نان می خورد.

 

البته  از یک سو :


این مایه تاسف است که مردم هیچ نهاد اجتماعی تاریخی دیگری ندارند که به آن اعتماد داشته باشند تا در مبارزاتشان به آن تکیه کنند، ولی :


از سوی دیگر مایه خود انگیخگی مردم می شود تا برای مبارزه شان به توانایی فکری و جمعی خود متکی باشند تا تقلید کورکورانه.


این خود انگیخگی ها جوانه های خود را نشان داده است که به تشکیل نهادها، سازمان ها و احزابی مورد اعتماد مردم می انجامد. 


کی؟ به خود مردم، به هوشیاری شان، به خواسته هایشان بستگی دارد.      

نگاهی به انقلاب اسلامی ایران ( ۱ )

اگر گذشته چراغ راه آینده باشد، دانستن آنچه گذشت، چگونه گذشت  که امروز را بوجود آورد برای نسلی که آن دوران کودک بوده اند یا نبوده اند، شاید مفید باشد تا  با چشم باز به آینده نگاه کنند!                                                                                                                                                                                                                                                                                                            

 نکات چشم گیر  روزنامه کیهان شماره ۱۰۶۱۴.

 ۳۱دیماه ۱۳۵۷

https://t.me/gozaresh1395/8848

۱ - داستان توطئه از روز اول - پیش از آن که خمینی به ایران بیاید - توسط او پایه گذاری شد و همچنان یکی از محورهای اصلی سیاست جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد. جانشین خلف خمینی نیز آن را ادامه می دهد حتا با بازی کردن جان مردم!

توهم توطئه در محدوده کمونیست ها نماند، بلکه شامل همه کسانی شد که عملکرد جمهوری اسلامی را در زمینه های مختلف بررسی و نقد می کردند و همچنان ادامه دارد! این هم نمونه تازه اش :https://t.me/rahsevom/27662

۲- من باید بگویم، تو نباید بگویی!

داستانی است که از پشت توهم توطئه سرک کشید و همچنان ادامه دارد!

۳ - « راه پیمایی اربعین یک وظیفه شرعی و ملی است »

الف - وظیفه ملی شامل همه کسانی می شود که در درون ایران زندگی می کنند و برای موضوعی معین اتفاق نظر دارند.

ب - پیوند زدن وظیفه شرعی و ملی، گام اول برای نادیده گرفتن گروه هایی از ایرانیان بود که شیعه نبودند، مسلمان نبودند، و اعتقادی به چنین مراسمی نداشتند! این خطای بزرگی بود همچنان نادیده گرفته می شود.

پ۰ شرکت در مراسم اربعین یک وظیفه دینی حتا برای شیعیان نیست. وظایف دینی به کارهایی گفته می شود  که دستور روشن قرآن باشد نه حتا روایات یا فتواهای مجتهدیان. این دروغ بزرگ توسط مداحان، روضه خوان ها و تغزیه داران به خورد مردم داده شده است.

ج - اعلام شرکت یک سازمان سیاسی - جبهه ملی - در راه پیمایی اربعین، یک نادانی از تفاوت یک وظیفه ملی و کار مذهبی بوده است. که بعدا گریبانشان را گرفت و همه شان سرکوب شدند و بعضی هم چاقو چاقو - فروهر ها - شدند!

۴- « ما خواهان دموکراسی و آزادی عقیده هستیم »

نامه ای گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران به آیت الله طالقانی است. 

چنین نامه ای با توجه به دیگر عناوین این روزنامه در آن روز نشان می دهد که گروه های مبارز از اینده ترسناک بودند. زیرا در آن روز هنوز آقای خمینی در پاریس بود و جمهوری اسلامی برقرار نشده بود. 

این نامه را کنار حرف آقای خمینی بگذارید تا گفته بود کمونیست ها آزادند اگر توطئه نکنند. 

در واقع نیروهایی که بر علیه دیکتاتوری پهلوی مبارزه کرده بودند، به خوبی بوی استبداد دینی را حس می کردند که چنین نامه ای به آقای طالقانی نوشه بودند.

۵- جنبش ملی اسلامی به ارتش احترام می گذارد.! این گفته دکتر سنجابی یکی از رهبران جبهه ملی است. 

او جنبش آخوندی را با اسلامی یکی گرفته بود و هنوز هم یکی گرفته می شود. اسلام از ۱۲۰۰ سال پیش در این کشور جا خوش کرده است و ربطی به جنبش سال ۵۷ نداشت. البته یک رهبر مذهبی رهبری جنبش بر علیه خاندان پهلوی بدست گرفته بود.

 او بخوبی می دانست اگر تفاوت بین جنبش آخوندی و مذهبی بر ملا شود، کسی به دنبال آخوند نمی رود. به همین دلیل گفت : اسلام بدون روحانیت معنی ندارد!

البته هر دینی بدون آخوندهایش، وجود خارجی نخواهد داشت. اما آنچه در سال ۵۷ پیش آمد، برای برقراری یک دین نبود، بلکه یک جنبش ضد دیکتاتوری خاندان پهلوی بود که رهبریش بدست خمینی افتاد. 

این درهم شدن جنبش ضد دیکتاتوری با رهبری یک روحانی، باعث این همه جنایت پس از استقرار روحانیت در راس حکومت شده است.

۶- ایران خود را با اسرائیل در جنگ می داند!

هنوز خمینی به ایران نیامده بود، و جمهوری اسلامی استقرار نیافته بود، خمینی سیاست خارجی حکوم روحانیت را تعیین می کند!!                                                                                                                                                     نتیجه این جنگ تا حالا به نفع اسرائیل بوده است. روابطش با تمام کشورهای عربی بهبود یافته و تا مرزهای آبی جمهوری اسلامی پیش آمده است. در شمال نیز در کشورهای آذربایجان و ارمنستان جاپاهای محکمی یافته است.

هیچ سازمان و حزب سیاسی  درآن روزها به این موضع گیری ها که تمام ثروت مردم ایران را بلعیده است و به کام لبنانی های، سوری ها، عراقی ها ریخته است،اعتراض نکرد. 

سکوت سازمان ها و احزاب سیاسی، دست خمینی را برای چنین گفتارهایی باز گذاشت و امروز همچنان زیان های چنین سیاست هایی را باید تحمل کنیم. 






سرباز بجای کالا!


اقتصاد پس از ۴۲ سال!


اگر چه وضع اقتصادی را همه ، هر روزه با پوست و استخوانشان حس می کنند، اما آمار رسمی روشنتر چهره کریه این سیاستگذاری را روشن می نماید،

در نشست اقتصادی اتاق بازرگانی با معاون ریاست جمهوری مسائل مختلفی گفته شده  که در بی بی سی و گزارش اتاق بازرگانی بخش های مختلف آن آمده است. این نوشته جمع این دو است:

۱ - بی بی سی:

غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران در جلسه‌ای که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ایران در آن حضور داشته گفته است "بسیاری از فعالان اقتصادی به ناروا خانه‌نشین شده‌اند، به ناروا به محکمه کشیده‌ شده‌اند“...                                                                                                                                                           در دنیا گفته می‌شود که اگر کالاها از مرزها عبور نکنند، سربازان از مرزها عبور خواهند کرد. این اهمیت صادرات و تجارت را نشان می‌دهد. دنیا این را درک کرده اما ما هنوز آن را درک نکرده‌ایم".

https://www.bbc.com/persian/business-55601546


۲- در گزارش اتاق بازرگانی. این مطالب آمده :

آقای شافعی در مراسم روز ملی صادرات با انتقاد از "آشفتگی بی سابقه در تصمیم گیری‌های اقتصادی کشور در چند سال اخیر" خواستار اعتماد دولت به بخش خصوصی شده است....                   .                                                      مهم‌ترین موضوعی که در این رابطه گفته شده، یکپارچه‌سازی فعالیت‌های گمرکی و مرزی است به گونه‌ای که کلیه اقدامات این بخش به صورت هماهنگ و بر اساس یک سیاست دنبال شود. از سوی دیگر بهبود شرایط راه‌های مواصلاتی و تقویت ناوگان حمل‌ونقلی نیز مورد توجه بوده است.

در این نشست غلامحسین شافعی، رئیس اتاق ایران با اشاره به اینکه تقریباً نیمی از صادرات غیرنفتی به کشورهای همسایه انجام می‌شود، گفت: میزان واردات کشورهای همسایه حدود ۲ هزار میلیارد دلار است که سهم ایران از این میزان ۲۵ میلیارد دلار است و این یعنی ظرفیت صادرات به این کشورها بسیار بیشتر از میزان فعلی است.

او با بیان اینکه اکثر مشکلات برای توسعه همکاری اقتصادی با کشورهای همسایه به مسائل داخلی مرتبط است، خواستار تقویت زیرساخت‌های حمل‌ونقل و رفع مسائل مرزی و مشکلات گمرکی برای توسعه صادرات شد.

در ادامه معاون اول رئیس‌جمهور با تأکید بر اهمیت نقش کشورهای همسایه در توسعه صادرات، گفت: بر اساس آمارها، ۶۵ درصد از صادرات کشور در هشت ماهه نخست سال جاری به کشورهای همسایه اختصاص داشته است. برای تقویت این سطح از مناسبات لازم است اتاق ایران برنامه‌ای مشخص و دقیق برای همکاری با هر یک از این کشورها تدوین و آن را در دستور کار قرار دهد

https://www.mccima.com/?id=67457


دو گزارش، هر یک گوشه ای از سیاست گذاری غلط اقتصادی را نشان می دهند که پس از ۴۲ سال حاکمیت اسلامی :

۱ - از ۲ هزار میلیارد ظرفیت واردات کشورهای همسایه ایران - ۱۵ کشورند- ، فقط ۲۵ میلیاردش سهم تجار ایرانی شده است ، یعنی با یک تناسب ساده فقط ۱۲.۵٪  و ۸۷.۵ ٪ به دست دیگران افتاده که اینقدر همسایه دور و برشان ندارند!!

۲ - به گفته آقای جهانگیری این مقدار صادرات ۶۰٪ کل صادرات ایران است!!! با یک تناسب ساده یعنی کل صادرات ایران پس از ۴۲ سال حدود چهل میلیارد دلار است!!

۳- اختلالات گمرکی و مرزی هم به سپاه پاسداران مربوط است که می خواهد همه چیز را کنترل و از هر راهی پول در بیاورد. اقتصاد کشور برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یعنی بدست آوردن پول بیشتر از هر راهی حتا ایجاد اختلال در صادرات و واردات ،  تا  بتواند از « انقلاب اسلامی » پاسداری کند نه از منافع کشور ایران!

به همین دلیل:

غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران در جلسه‌ای که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ایران در آن حضور داشته گفته است "بسیاری از فعالان اقتصادی به ناروا خانه‌نشین شده‌اند، به ناروا به محکمه کشیده‌ شده‌اند".     رئیس اتاق بازرگانی ایران گفته است "در دنیا گفته می‌شود که اگر کالاها از مرزها عبور نکنند، سربازان از مرزها عبور خواهند کرد. این اهمیت صادرات و تجارت را نشان می‌دهد. دنیا این را درک کرده اما ما هنوز آن را درک نکرده‌ایم“.

و درست گفته که سربازها بجای کالاها از مرزها عبور می کنند: حشدالشعبی، فاطمیون، جبهه النصره ،حزب الله لبنان، حوثی ها، زینبیون پاکستانی ها، طالبانی ها، داعشی ها

شهروند درجه چندم اید؟


نامه مولانا عبدالحمید به علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی روز سه شنبه ۱۶ دی در « پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه اهل سنت زاهدان » منتشر شد. 

او در این نامه یادآور شده است :

« پس از ۴۲ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، اهل سنت ایران همچنان در باب حقوق شهروندی با مشکلات و دغدغه های فراوانی مواجه اند، به نحوی که احساس می کنند در ایران اسلامی شهروند درجه چندم به حساب می آیند. »

« عدم انتصاب شایستگان اهل سنت به عنوان وزیر، استاندار، مشاور یا معاون رئیس جمهور ، بکارگیری اندک آنها در وزارتخانه ها، نیروهای مسلح و نیز ادارات مراکز استان های سنی نشین  از جمله دغدغه های اهل سنت هستند                                                                                                                                                                                                       https://t.me/dw_farsi/53753                                                                                                                                                                                                                                                       

جناب مولانا عبدالحمید: 

بجز اهل سنت، بیشتر شهروندان نیز از درجه بودن ساقط شده اند:

شهروندان درجه ۲، شیعیان اثنی عشری هستند که ولایت مطلقه فقیه را قبرل دارند، اما نظارت استصوابی را قبول ندارند!

شهروندان درجه ۳ : آنهایی اند که شیعه اثنی عشری اند، اما ولایت مطلقه  فقیه را قبول ندارند،

شهروندان درجه ۴ : آنانی هستند که دین دیگری دارند، مانند مسیحیان و کلیمیان ، 

شهروندان درجه ۵ : مردمانی اند که حکومت دینی را قبول ندارند، حتا هم مسلمانند و هم شیعه اثنی عشری. 

شهروندان درجه ۶ : کسانی هستند که اصلن دین ندارند و باید کشته شوند! اگر بعضی هاشان هنوز زنده اند به ملاحظاتی است!

شهروندان درجه ۷ : بخشی از مردمند که برای برقراری دموکراسی می کوشند،البته تعدادشان زیاد نیست،  

شهروند درجه ۸ : افرادی هستند که حاضر نشده اند رانت بخورند! 

شهروند درجه ۹ : عوام کالانعام ، کاربری شان رای دادن و شهید شدن است،

شهروند درجه ۱۰ : از ترس جان، جلای وطن کرده اند و عطای وطن را به لقای جمهوری اسلامی بخشیده اند. هریک در گوشه ای از این کره خاکی - رو به ایران - زندگی می کنند. 

جتاب عبدالحمید : 

می بینید، از نظر شهروند درجه چندمی، تنها نیستید، که هیچ ، جمعیت بزرگی از « درجه چندم » ها پشت درجه دوم ها، وجود دارند. بجای سهم خواهی از حاکمیت، اگر برای برقراری یک حکومت بر مبنای دموکراسی به این جمع بپیوندید، آن وقت شهروند درجه چندم نخواهیم داشت.  

   این خوش خبری را هم بدهم هر روز که می گذرد به این لیست شهروندان دست چندمی افزوده می شود!                                                                                                                                                                                                                                                                                                          عزت زیاد!