سیخ بده کباب ببرَ!
رئیس جمهور :
«رییس جمهور تاکید کرد: بسیار خوشحالم و خرسندم که امروز به یکی از وعده های مهم من به ملت ایران جامعه عمل پوشانده می شود و هم به یکی از آرزوهای دیرین خود می رسم، حقوق شهروندی. منشور حقوق شهروندی در ماه ربیع و ماه آذر در ماه رحمت و علم، در ماه آزادی بیان و در ماه قانون اساسی رونمایی می شود.»
روزنامه اعتماد. ۳۰ آزر ۱۳۹۵
قانون بی خاصیت اما دست و پا گیر کم داشتیم که حالا قرار است برای ۱۲۰ عنوان حقوق شهروندی هر کدام چند لایحه به مجلس برود بعد به شورای نگهیان، دو باره به مجلس آخرش توی مجمع تشخیص مصلحت خاک بخورد.
به آقای روحانی که از اول ورود به ایران در مهمترین مناسب حضور داشته اند ، کمترینش پنج دوره نماینده مجلس بوده اند یادآوری می کنم که دستتان درد نکند که این حقوق را مدون کرده اید - به نظر می رسد این حقوق در قانون اساسی نبود است!!! -
اما یادتان باشد که مردم ایران به حقوق شهروندی خود آشنا بوده اند و برای بر پا داشت همین حقوق از سال ۵۸ به این سو:
مطمئن باشید بدون این شعبده بازی ها در انتخابات آینده بازهم پیروز می شوید اما می خواهید با خوش خیالی ساده دلان تعداد آرایتان را بالا ببرید، مبارکتان باشد!!!
تا سایه ولایت فقیه بر سر ما است، اگر صدها منشور، لوزی و، دایره، بکشید یا تصویب کنید بازهم تا:
وقتی ولایت فقیه به من از ورید نزدیک تر است
یعنی که حریم شخصی ام در خطر است
خوب است ولایت فقیه همیشه با ماست ولی
مصداق تجاوز به حقوق بشر است
---------------------------------------
https://telegram.me/gozaresh1395
جایگاه اجتماعی مخالفان تغییر
۳ - آیا تغییر رویکرد مردم در تهران یا چند شهر دیگر نسبت به انتخابات میتواند تغییر در رویکرد مردم ایران نسبت به انتخابات محسوب شود؟ آیا اساسا تهران در ایران تاثیر دارد و میتوان شرایط تهران را به کل ایران تعمیم داد و از آن نتایج عملی برای کل ایران گرفت؟
تغییرات در سطح کشور قطعا یکدست نیست. شرایط تهران با شرایط زاهدان یا بندرعباس تفاوتهای جدی دارد. اما این به معنای جهت متفاوت تغییرات نیست.
موج تهران دیر یا زود به حاشیهایترین مناطق ایران میرود. وقتی در دنیای کنونی موج آرا، اندیشهها و تمایلات اجتماعی از مرزها عبور میکند و به سرعت از کشوری به کشور دیگر و از منطقهای به منطقه دیگر میرود، انتظار اینکه موج تغییر از تهران به آستارا، زاهدان، بندرعباس، سنندج و خرمشهر برسد، دور از واقع نیست.
در مورد شهرهای بزرگ مثل اصفهان، شیراز، اهواز، تبریز و رشت اساساً برخی اوقات همزمانی رخ میدهد. در واقع با این گسترش و نفوذ شبکههای ارتباطی و اینترنت، فاصلههای جغرافیایی موضوعیت خودشان را از دست دادهاند. اما با این وجود، هرگونه تعمیم باید با ملاحظاتی انجام شود.
چون هنوز بسیاری از متغیرهای محلی و خاص نیز در گرایشات و مطالبات مردم اثرگذار هستند. به علاوه نابرابری در سطح توسعه یافتگی استانها و مناطق نیز بسیار زیاد است، در استانهایی که بافت اقتصادی کمتر صنعتی و بیشتر کشاورزی و سنتی است. سرعت تغییر آهستهتر است.
برای همین به نظر میرسد. مخالفان تغییر و اصلاح تا حد زیادی تهران را از دست رفته میدانند و روی مناطق دیگر سرمایهگذاری میکنند. آنها به ویژه هنوز روستاها را حیاط خلوت خودشان میدانند و تصور میکنند تا اطلاع ثانوی میتوانند روی ساکنان روستاها حساب کنند به ویژه که هنوز نفوذ نهادهایی مثل کمیته امداد و …در این مناطق زیاد است.
وبلاگ :
به همین دلیل بتازگی سپاه پاسداران « قرار گاه پیشرفت و آبادانی » را برای روستا تشکیل داده است تا از ظرفیت مناطقی که توسعه نیافته اند برای کند کردن خواسته ها یا جلو گیری از رشد تغییرات اجتماعی و مطالبات تازه در این مناطق استفاده کند.
سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی کل و سخنگوی سپاه :
« پیشرفت و آبادانی مناطق محروم کشور در ابعاد اشتغال زایی، فرهنگی، سلامت و زیرساختهای مورد نیاز از طریق توانمندسازی رشد و ارتقای ظرفیتهای انسانی و طبیعی را مأموریت قرارگاه پیشرفت و آبادانی »
این وظایف که موازی وظایف دولت است در واقع برای بهره برداری برای انتخابات آینده است. فکر نکنیم سپاه خودسرانه به این کارها دست می زند، بلکه دقیقن سپاه مجری خواسته های ولی مطلقه ی فقیه است.
این هم نظر تازه ی ولی مطلقه ی فقیه در این مورد:
ایشان به یک نکته دیگر درخصوص بسیج اشاره کردند و افزودند: ما نمی خواهیم بسیج را به عنوان یک رقیب برای قوه مجریه قرار دهیم بلکه بسیج به عنوان یک مکمل و امید بخش میتواند برای جهت دهی صحیح به قوه مجریه و همچنین کمک در عرصه های عملی حضور داشته باشد.
اما روند رو به رشد خواست تغییرات با این برنامه ها نه تنها کند نمی شود، بلکه این نیروها در برابر واقعیت های جامعه که هر روز بیشتر نمایان می شوند، خواه ناخواه مجبورند تمکین کنند.
-----------------------------------
نوشته ی مرتبط :
مردم و انتخابات ( ۲ )
شبکه های اجتماعی
http://tarikhroze4.blogsky.com/1395/08/14/post-57/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%DB%B2-
-------------------------------------------------
نشانی تلگرامی وبلاگ با نوشته های تلگرافی:
gozaresh1395
-------------------------------------------------
این ماه با سرمایش همراه است با قتل های زنجیره ای که با فتواهای مسئولان جمهوری اسلامی - جمهوری ولایی - انجام شده است.
این قتل های با قتل دکتر سامی آغاز شد و به سعید سیرجانی و داریوش فروهر و همسرش و نیز قتل نویسندگان مشهور انجامید.
اینک یک مدعی - دختر زنده یاد داریوش فروهر- به جرم پیگیری قتل پدر و مادرش بارها به دادسرا احضار شده است و از برگزاری مراسم سالگرد پدر و مادرش جلوگیری می شود. اینجا:
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/11/220420.php
گزارش کلی دکتر خزعلی از این قتل ها را اینجا گوش کنید:
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/11/220526.php
یا :
https://www.youtube.com/watch?v=_wu5Theh5ek
و این هم خلاصه ای از سخنان ایشان
اسرار و ناگفته های قتلهای زنجیره ای از زبان مهدی خزعلی
مهدی خزعلی در چهاردهمین تحلیل هفتگی خود از شبکه جهانی «دُرّ تی وی» که در ۲۸مین سالگرد ترور «دکترکاظم سامی» منتشر شد، به ناگفته های قتلهای زنجیره ای پرداخت، و در ابتدا ترور دکتر کاظم سامی را مورد بررسی قرار داد و گفت، دکتر کاظم سامی که آیت الله منتظری را از اعدامها و جنایاتی که در زندانها صورت می گرفت آگاه میکرد و در نتیجه سبب اعتراض آیت الله منتظری به آن جنایات شد، توسط فردی که خود را «غلام همتی» معرفی کرد با ضربات چاقو کشته شد.
نام این فرد در حقیقت «محمود جلیلیان» بود که چند روز بعد جسدش را در گرمابه برلیان اهواز پیدا کردند که خود کشی کرده است، ولی مشخص شد که قبل از حلق آویز شدن، کشته شده است و همسر او گفت ساعاتی قبل از کشته شدن کاظم سامی از دفتر «حسین شریعتمداری» به شوهرم تلفن زدند و رفت با شخصی با نام احمدی نژاد ملاقات کرد و با ۲۰۰ هزار تومان پول به خانه برگشت و پس از آن رفت و دکتر کاظم سامی را به قتل رساند.
دکترمهدی خزعلی در ادامه به قتلهای کشیشان مسیحی، سعیدی سیرجانی ، خانم فاطمه قائم مقامی، داریوش فروهر، پروانه فروهر، محمد مختاری و ... پرداخت و گفت در آن زمان هم سعی میشد که این قتلها و جنایتها را به موساد، سازمان مجاهدین و ... نسبت دهند، درست مانند ترور دانشمندان هسته ای ، ولی کار بالا گرفت تا جایی که وزارت اطلاعات مجبور شد بیانیه دهد و او را به عناصر خودسر وزارت اطلاعات و باند «سعید امامی» نسبت دهد.
چیزی که باید گفت این است که در این ۳۷ سال دو سعید ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی با رهبر نظام داشتند، سعید امامی و سعید مرتضوی و قطعا این دو نفر بدون اذن رهبر آب نمیخوردند.
دکتر مهدی خزعلی در ادامه گفت، نمی دانم این حرف که میگفتند اینها احکام قتل و ترور افراد را از آقای خوشوقت، مصباح، محسنی اژه ای و خزعلی میگرفتند درست است یا نه، چون در مورد آقای خزعلی میدانم که به غیر از یک بار که آن هم «اسدالله لاجوردی» گوشی تلفن رو روی بلندگو گذاشته بود و آقای «حبیب الله آشوری» میشنیدند و از آقای خزعلی پرسید که آیا شما کتاب توحید حبیب آشوری را موجب ارتداد میدانید، که پدر جواب میدهد بله آقای «حبیب الله آشوری» مرتد است و آقای مصباح نیز همین حکم را میدهد و سرانجام لاجوردی با استناد به این احکام حبیب الله آشوری را اعدام میکند.
دکتر مهدی خزعلی گفت، یکی از همین قتلهای زنجیره ای نیز «سید احمد خمینی» بود که با تغییر یکی از قرصهای داروهای ایشان و اوردوس کردن از دنیا رفت،
سه علی یعنی علی یونسی، علی ربیعی و علی سرمدی مسئول رسیدگی به قتلهای زنجیره ای میشوند و با شنیدن اعترافات متهمین و سعید امامی که علنا گفت من هیچ اقدامی را بدون حکم انجام ندادم، تصمیمی گرفتند که همه و همه پرونده زشت و کثیفی است که بر روی شانه های نظام مانده است.
آقایان سید محمد خاتمی ، سرمدی، ربیعی و یونسی به نتیجه کامل رسیدند که تمام دستورات قتلهای زنجیره ای از کجا آمده بود و این گزارش را در حضور رهبری قرائت کردند و از آن زمان بود که ما شاهد سکوت عجیبی در پرونده قتلهای زنجیره ای شدیم، ولی باید گفت که این پرونده بسته نشده و در حاله ای از ابهام است.
دکتر مهدی خزعلی سپس به قتل «سعید تاجیک» و دانشمندان هسته ای اشاره کرد و گفت، به گفته عده ای این حذفها رقابتهای درون گروهی بود که البته سعی میکنند به هر نحوی این قتلها را به دستهای بیگانگان نسبت دهند و در ابتدای قتلهای زنجیره ای هم همین را میگفتند، تا جایی که دو معاون امنیتی وزارت اطلاعات متهم شدند و یکی از آنان ازمیان برداشته شد.
دکتر مهدی خزعلی گفت، من در همان سالها هم اعلام کردم که سعید امامی جعبه سیاه این قتلها و مقتول پنجم بود و در اینجا اعلام میکنیم که این پرونده همچنان باز است و باید همان گزارشی را که در حضور رهبری قرائت کردند به مردم ارائه دهند.
دکتر مهدی خزعلی در پایان گفت، درست است که جان آن چهار اندیشمند، جان نویسندگانی چون ما را نجات داد ولی جان کسانی که با خود سیستم همکاری میکنند در خطر است، اخیرا منبعی(زن شوهرداری) که به محمد حسین تاجیک مرتبط بود به ما مراجعه کرده که من در سال هشتاد وهشت بازداشت شدم و از آن به بعد با اینها همکاری میکنم و الان از من خواسته اند که برو ترکیه و با «روح الله زم» فعال سیاسی و فرزند حجه الاسلام «محمد علی زم» طرح دوستی بریز که دیگر روانم طاقت همکاری با اینها را ندارد و از من خواست تا از آقای علوی درخواست کنم که دست از این بانو بردارند، و من هم این درخواست را از آقای علوی کردم و ما در این جا از شما درخواست میکنیم که رویه خود را تغییر دهید و از زن شوهردار نخواهید برود و با کسی دوست شود! و دوست نداریم فردا جنازه این خانم را ببینیم و امید داریم که دیگر شاهد کشته شدن منابع سپاه و اطلاعات نباشیم.
وبلاگ :
تمام کسانی که در آن زمان در مسئولیت های گوناگونی بودند که با این قتل ها ارتباط داشت ، اکنون نیز در مقام های عالی رتبه کشورند :
۱ - قربانعلی دری نجف آبادی .
قربانعلی دری نجف آبادی، وزیر وقت اطلاعات، ۲۱ بهمن ماه ۱۳۷۷ از وزارت کناره گیری کرد. اما اکنون :
آقای دری نجف آبادی در حال حاضر عضو مجلس خبرگان رهبری، نماینده ولی فقیه در استان مرکزی و امام جمعه اراک و همچنین عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. ۱۷ سال بعد از قتل های سیاسی و در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه ۱۳۹۴، نام او در فهرست "خبرگان مردم" و "لیست امید" قرار گرفت و به عنوان نماینده مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد. فهرست منتسب به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام برای مجلس خبرگان رهبری، فهرست "خبرگان مردم" نام داشت و سید محمد خاتمی، رئیسجمهور اسبق ایران، این فهرست را به همراه فهرست اصلاحطلبان برای مجلس شورای اسلامی، لیست امید نامیده بود.
۲ -غلامحسین محسنی اژهای
غلامحسین محسنی اژه ای دیگر مقام قضایی-امنیتی ایران است که نام او در پرونده قتل های زنجیره ای مطرح بود. پرستو فروهر می گوید: "همان موقع خانواده پیروز دوانی به دلیل اینکه در یک بخشی از پرونده یکی از متهمان گفته بود که دستور قتل پیروز دوانی را آقای محسنی اژه ای داده از او شکایت کردند که متاسفانه هیچ وقت پی گیری نشد.
غلامحسین محسنی اژه ای بعد از جریان قتل های زنجیره ای، وزیر اطلاعات دولت محمود احمدی نژاد شد و بعدها به سمت دادستان کل کشور رسید. او در حال حاضر معاون و سخنگوی قوه قضائیه است.
۳ -علی فلاحیان
نام علی فلاحیان، وزیر اسبق اطلاعات بارها در پرونده قتل های زنجیره ای ذکر شده بود
علی فلاحیان در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال ۹۴ از استان خوزستان ثبت نام کرده بود که موفق به کسب آرا و راهیابی به مجلس خبرگان رهبری نشد.
۴ -مصطفی پورمحمدی
مصطفی پورمحمدی در زمان قتل ها معاون وزارت اطلاعات بود.
و در دولت محمود احمدی نژاد وزیر کشور شد، به ریاست سازمان بازرسی کل کشور رسید و در حال حاضر وزیر دادگستری دولت حسن روحانی است.
برای اطلاعات بیشتر :
http://www.bbc.com/persian/iran-features-38064804
برای این که با گوشه ای دیگر از وزارت اطلاعات و تشکیلش آگاه شوید اینجا را بخوانید:
http://tarikhroze4.blogsky.com/1394/09/18/post-26/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%DB%B1-