سرمایه داری تجاری ایران.
آقای دکتر مجتبی لشگر بلوکی این پرسش را با تنی چند از اساتید دانشگاهی و دست اندر کاران حکومتی در میان گذاشته و جواب هایی با دیدگاه های گوناگون دریافت کرده است. این نوشته به نقد دیدگاه و عملکرد این اساتید می پردازد.
https://t.me/Dr_Lashkarbolouki/50
مهربانانه پیش از خواند این متن، نوشته اقای دکتر کاظم علمداری را در سایت بالا بخوانید. با سپاس
دکتر کاظم علمداری
آقای دکتر علمداری، شاید کامل ترین جواب را به پرسش بالا داده است. نکته ای که در نظرات ایشان نیست، نقش سرمایه داری تجاری ایران است.
سرمایه داری تجاری ایران هیچ وقت به نظام سرمایه داری نتوانست تبدیل شود به علت موقعیت جغرافیایی ایران و حملات گسترده برای تصرف این منطقه استراتژیک تجاری و حمل کالا از شرق به غرب و بالعکس. در نتیجه در همان محدوده خرید و فروش که سود آنی را حاصل می کند، بسنده کرد. و نه تنها به فکر سرمایه گذاری در تولید نبوده است، بلکه به نوعی زیرآب همان تولید کشاورزی را با پیش خرید کردن آن - سلف خری - می زده است.
این سرمایه داری، برای امنیت و حفظ کالاهای تجاری اش به امنیت سیاسی نیز نیازمند بوده است که فقط در سایه یک قدرت مرکزی حاصل می شده که بر راه ها و امنیت آن تمرکز کرده باشد. به همین دلیل هنگامی که قدرت متمرکزی که کشاورزی و ابیاری را نیز در اختیار داشته، رشد می کرده است.
بعضی مشخصات نظام سرمایه داری بازاری ایران به شرح زیر است:
۱ - تجاری است که زود نتیجه می دهد و نه تولیدی؛ زیرا در جامعه ی بی قانون که با یک حکم حاکم یا فتوی یک مجتهد هست و نیست افراد به باد می رود، امنیت لازم برای اجرای برنامه ریزی بلند مدت غیر ممکن است.
( در جمهوری اسلامی هم شاهدیم که از اول پیروزی اش دست به مصادره اش بسیار خوب بوده است!!! )
۲ - حاکم، گرچه تاجر نیست، اما به تجارت نیز مشغول است و از امکانات حکومتی در جهت منافع تجاری خود استفاده می کند که زیان بازرگانان خارج از حکومت را در پی دارد.
( امروز در جمهوری اسلامی این داستان از روز روشن تر است که انحصارات تجاری در اختیار فقط حکومتیان است )
۳ - با توجه به جریان بالا، سرمایه داری تجاری نظام ارباب و رعیتی ایران، با انحصار تجارت توسط حاکمان، شاهان و روحانی ها روبرو است که به احتکار جنس و گرانی غیر طبیعی دست می زند.
( امروز به خوبی شاهد آنیم )
۴ - این سرماداری تا آنجا از دست ارباب، خان، حاکم ، شاه و روحانیت در امان است که ظرفیت آنان در انحصاری کردن تجارت پر شده باشد. ( که امروز هنوز پر نشده است )
۵ - به علت نبودن امنیت، بخش بزرگی از سرمایه به صورت طلا، نقره و دیگر سنگ های قیمتی و گنج از زندگی طبیعی خارج می شده است . ( امروز بصورت دلار و یورو به خارج کشور می رود)
۶ - این سرمایه داری حداکثر شرکتش در تولید، سلف خری است و در نتیجه هیچ گونه شرکت مستقیم و نیز مدیریت تولید نداشته است. به همین دلیل تمام موسسات تولیدی پیش از انقلاب اسلامی تا کنون ورشکسته شده اند.
۷ - باتوجه به عناصر موثر در گردش و جهت گردش سرمایه در نظام ارباب و رعیتی ایران، کاملا وابسته به تولیدات نظام اربابی است و به همین دلیل زیر تسلط حاکمیت نظامی - سیاسی و فرهنگی آن نظام بوده است. ( امروز که دیگر مانند خورشید می درخشد)!!
نقل از کتاب « تیغ برجان » - آرش شادان - نشر باران - سوئد ۱۳۸۳
به دلیل همین موقعیت سنتی، سرمایه داری تجاری ایران، که اکنون در حاکمیت است درکی از تولید، نظام سرمایه داری و دموکراسی ندارد.
https://tarikhroze4.blogsky.com/1400/03/15/post-241/